زندگی شامل عرصه‌های مختلفی است که نیل به توفیق پایدار در آن، بدون کسب “قابلیت”، بسیار موقتی و ناپایدار است. این قابلیت‌ از یک الگوی T شکل پیروی می‌کند که شامل قابلیت‌های تخصصی(محور عمودی T) از یک طرف و قابلیت‌های تکمیلی(محور افقی T) از طرف دیگر می‌شود.افراد عموماً در مدارس و دانشگاهها تا حدود زیادی به قابلیت‌های تخصصی انتخابی خود، مجهز می‌شوند اما بدون قابلیت‌های تکمیلی، هیچ “تخصصی” به تنهایی قادر به شکوفایی همه پتانسیل‌های در اختیار نخواهد شد. لذا ما در فرامدرسه، تمام قابلیت‌های تکمیلی مورد نیاز برای خلق یک زندگی شکوهمند، مقتدرانه، و ثروت‌ساز را در اختیارتان می‌گذاریم.به عبارت دیگر توسعه قابلیت‌های تخصصی خودتان با خودتان است؛ مثلاٌ اگر مکانیک، الکترونیک، پزشکی، شیمی، جامعه‌شناسی، هنر یا هر رشته دیگری خوانده‎‌اید، برای روزآمد‌کردن خودتان حتماً باید روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید. همه حرف ما این است که برای ساختن یک زندگی باشکوه و ارزش‌آفرین، داشتن تخصص، کافی نیست؛ شما باید به مهارت‌های تکمیلی هم مسلط شوید. مجموعه این مهارت‌ها را ما در فرامدرسه، به سه دسته: توسعه فردی، توسعه خانواده و توسعه کسب‌وکار تقسیم کرده‌ایم.تمام محتواهای سایت فرامدرسه، از یک فلسفه نوین و یکپارچه به نام چهار ایستگاه موفقیت و کامیابی پیروی می‌کند. این فلسفه اساس و بنیان فکری ما را ساخته و تمام الگوها، راهکارها، محصولات و خدمات ما از همین بینش نشأت می‌گیرد. شما هم اگر می‌خواهید با ما همراه و همسفر باشید، قبل از هر چیزی باید با این دیدگاه آشنا شوید.“ایستگاه‌های چهارگانه موفقیت و خوشبختی” عبارتند از: آگاهی – من – ما – توازن

در حال بارگذاری پخش کننده...

ایستگاه اول: آگاهی

هر کسی در زندگی خود همان چیزی را درو خواهد کرد که کاشته است. ریشه همه مشکلات و چالش‌های دنیای بشری، جهل و نادانی است. اگر از نتایج و دستاوردهای زندگی خود راضی نیستید، علتش را باید در افکار و باورهای معیوب‌مان جستجو کنیم. افکار ما باورها و انتظارات‌مان را شکل داده و همه آنها با هم نگرش ما را به زندگی و پدیده‌های پیرامونی آن می‌سازد. ما همه چیز را با عینک نگرش‌مان می‌بینیم، تفسیر می‌کنیم، تصمیم می‌گیریم و عمل می‌کنیم. اگر به پژواک حاصله افتخار نمی‌کنیم باید برای بازاندیشی در افکار و باورهای‌مان دست‌به‌کار شویم. برای توفیق در این کار بیش از همه و پیش از همه به “شناخت” نیازمندیم. رشد، توسعه، موفقیت، کامیابی و خوشبختی از چشمه‌ای به نام ” آگاهی” سیراب می‌شود.

آگاهی

ایستگاه دوم: “من”

چه امید و آرزوهایی در زندگی شخصی‌تان دارید؟ آیا از شغل و درآمدتان راضی هستید؟ آیا نمی‌خواهید زندگی مشترک خوبی داشته باشید؟ آیا در فکر راه‌اندازی یک کسب‌وکار شخصی نیستید؟ آیا از رابطه خود با همسر و فرزندان‌تان راضی هستید؟ آیا دلتان نمی‌خواهد که تحصیلات بالاتری داشته و از شأن و منزلت اجتماعی مناسبی برخوردار باشید؟ آیا دلتان نمی‌خواهد که دست دیگران به ویژه عزیزانتان را هم گرفته و به آنها کمک کنید؟ آیا در تعامل با همکاران و مشتریان‌تان با چالش و مشکل مواجه نیستید؟

اگر پیام پاسخ‌تان این است که  در یک یا چند مورد از این موارد به ارتقاء و بهبود وضعیت‌تان نیاز دارید باید بدانید که باید قبل از هر چیزی روی خودتان سرمایه گذاری کنید؛ روی افکارتان، روی قابلیت‌های تان و روی عادات‌تان.شما بدون توانمندساختن خودتان هرگز قادر به کسب موفقیت‌ها و توفیقات جمعی و گروهی نخواهید شد. به هر اندازه که در سرمایه‌گذاری روی خودتان موفق‌تر و مؤثرتر عمل کنید، به همان نسبت در فعالیت‌ها و مناسبات جمعی موفق‌تر خواهید بود.افراد خودساخته به دلیل کسب “موفقیت‌های شخصی”، امکان و فرصت بیشتری برای مشارکت در فعالیت‌های جمعی مثل کمک و یاری به همنوعان، تشکیل خانواده موفق و خوشبخت، برقراری رابطه مؤثر با همسر و فرزندان، کارآفرینی مؤثر و راه‌اندازی کسب‌وکار موفق، ارتباط با مدیر و همکاران، تعامل مؤثر با مخاطبان و مشتریان شغل و حرفه خود و نهایتاً مشارکت مؤثرتر و پایدار با شرکای تجاری خود، برخوردارند.به عبارت دیگر شما نمی‌توانید بدون کسب قابلیت‌ها و موفقیت‌های شخصی، توفیقات قابل توجهی در عرصه فعالیت‌های جمعی و اجتماعی به دست آورده و  چهره موفقی از خود به یادگار بگذارید.

ایستگاه سوم: “ما”

زندگی تنهایی چه لذتی دارد؟ چه لطفی دارد که همه دنیا مال شما باشد ولی بقیه در رنج و عذاب باشند؟ چه کیفی دارد که معروف‌ترین فرد روی کره زمین باشید ولی در خانه و خانواده، شکست خورده و سرافکنده باشید؟از طرف دیگر زندگی، عرصه فعالیت‌های اجتماعی است و خوشبختانه یا بدبختانه، بخش اعظم فعالیت‌های ما دست‌جمعی بوده و به تعاملات گسترده با دیگران وابسته است. خیلی وقت‌ها ما به تنهایی هرچقدر هم که قابلیت داشته باشیم ولی باز هم برای انجام بسیاری از کارهای مهم‌تر و بزرگ‌تر به مشارکت و همکاری افراد شایسته دیگر نیاز پیدا می‌کنیم.لذا اگرچه “موفقیت‌های فردی” پیش نیاز “موفقیت‌های جمعی” است اما بدون دستیابی به موفقیت‌های جمعی، موفقیت‌های فردی ما به شدت رنگ باخته و ارزش‌شان را از دست می‌دهند.نکته مهم و کلیدی اینجاست که اگر ما در ایستگاه دوم به اندازه کافی خوب عمل کرده باشیم و به حد کفایت روی شایستگی‌ها و مزیت‌های خودمان سرمایه‌گذاری کرده باشیم، آنوقت در مشارکت با دیگران هم می‌توانیم امیدوار به کسب توفیقات پایدار باشیم. در غیر اینصورت تعامل ما با افراد حرفه‌ای دیگر، یا هرگز شکل نخواهد گرفت یا اینکه در صورت تحقق، خیلی دوام نخواهد داشت.

ما

ایستگاه چهارم: توازن

ما ممکن است فرد موفق و پیروزی باشیم ولی فرد خوشبختی نباشیم! موفقیت امری بیرونی است و خوشبختی امری درونی؛ آسایش و آرامش زندگی فقط منوط به موفقیت و کامیابی در حوزه کاری و اقتصادی نیست بلکه توفیقات بیرونی یک جانبه، عموماً پس از مدتی افراد را دچار سرخوردگی، یأس و پوچی می‌سازد. رشد و کامیابی متوازن در همه ابعاد جسمانی، ذهنی، عاطفی و روحی و روانی ضرورت دستیابی به آسایش و آرامش پایدار است.

علاوه بر ایجاد تعادل در زندگی، ما برای ارضاء نیازهای سطح بالاتر خودمان به شدت نیازمند آن هستیم که الهام‌بخش فرزندان و دوستان خود بوده و به آنها کمک کنیم که بهترین خودشان بشوند. رمز تداوم و پایداری لذت آسایش و موفقیت‌های بیرونی، در مشارکت و توفیق ما در عرصه تأثیرگذاری و خلق آثار ماندگار و دستیابی به رضایت و آرامش درونی است.

“کارکرد ایستگاه‌های چهارگانه در زندگی”

اگرچه ما این چهار ایستگاه را جدای از هم توضیح دادیم ولی در عالم واقع ما باید بتوانیم از این چهار ایستگاه به تناسب استفاده کنیم؛ یعنی به مرور که به کسب آگاهی می‌پردازیم باید روی قابلیت‌ها و توانمندی‌های خودمان سرمایه‌گذاری کنیم. به اندازه‌ای که به قابلیت‌ها و موفقیت‌های شخصی دست می‌یابیم، امکان‌های تازه‌ای را برای مشارکت و همکاری مؤثرتر با دیگران ایجاد کرده و می‌توانیم به همان نسبت به موفقیت‌های دست‌جمعی نائل شویم. در همین حال باید مراقب تعادل و توازن زندگی‌مان باشیم. یعنی همانقدری که کار و تلاش برای کسب ثروت مهم است، ازدواج، خانواده و فرزندان‌مان اهمیت دارند، و همانقدر هم سلامتی جسم و روح و روان‌مان مهم است. یعنی ما به طور متوازن باید به همه آنها بپردازیم. در غیراینصورت رشد سرطانی دوام زیادی نخواهد داشت.اگر زندگی را به ماشینی تشبیه کنیم و این چهار ایستگاه هم دنده‌های این ماشین باشند، ما به عنوان راننده این ماشین باید مهارت استفاده درست و بهنگام از دنده‌های این ماشین را فراگیریم. پیش‌نیاز رانندگی درست و حرفه‌ای با ماشین زندگی، کسب دانش و مهارت لازم در استفاده از این دنده‌ها است.اگرچه هرکسی زندگی منحصربه‌فرد خودش را داراست و طبیعتاً زندگی افراد شباهت اندکی به همدیگر دارد ولی زندگی به مثابه یک خودرو است و افراد برای راندن صحیح ماشین زندگی خود، ابتدا باید رانندگی کردن و به ویژه استفاده از این چهار دنده را به خوبی بیاموزند. اگر چه ممکن است مدل ماشین زندگی افراد با هم کاملاً متفاوت باشد ولی نحوه رانندگی با آنها یکسان بوده و از اصول مشترکی پیروی می‌کند.

اگر تمایل دارید که تمام نیازمندی‌های خود را در این چهار ایستگاه بطور یکجا، منسجم و یکپارچه دریافت کنید، از شما با افتخار دعوت می‌کنیم ظرف کمتر از یک دقیقه، حساب کاربری خود را از منوی بالای سایت ایجاد کنید تا به راحتی و برای همیشه به تمام آموزش‌ها، مشاوره‌ها و راهنمایی‌های لازم در این مسیر، بطور کامل دسترسی پیدا کنید. پیشاپیش حضور گرمتان را گرامی می‌داریم.